رسانههای جریان اصلی غرب نیز این اظهارات بچه گانه را منتشر میکنند.
چرا دستگاه سیاست خارجی غرب این چنین از پوتین هراس دارد؟
زیرا پوتین در مقابل تجاوزگری غرب - نه تنها در اوکراین، بلکه در سوریه و ایران - میایستد. اقدامات بی پایان غرب برای بیثبات کردن کشورهای مختلف جدیدترین نمونهها از الگوی چندین دههای غرب در تجاوز است. هدف بلند مدت: نابودی کامل ارزشها و ملتهای پایبند به سنتها و ایجاد دیکتاتوری «نظم نوین جهانی».
از زمان کودتای ۲۸ مرداد در ایران، غرب از همین فرمول برای سرنگونی رهبران مشروع ولی غیرمطیع استفاده کرده است:
اول، خرابکاری در اقتصاد کشور؛ سپس رشوه دادن به افسران نظامی و جانیان برای ایجاد هرج و مرج در خیابانها؛ در مرحله بعد (که یک گزینه اختیاری است) تحریک خشونت از طریق خریدن تک تیراندازان برای تیراندازی به سمت جمعیت. در نهایت، اعزام یگانهای نظامی فاسد برای سرنگونی رهبر مشروع کشور هدف و همچنین قتل و حبس حامیان وی، ایجاد یک دولت دست نشانده به جای رهبر سابق و اعلام اینکه «نظم و امنیت دوباره برقرار شده است.»
مردم اوکراین باید نگران باشند. کودتاهای تحت حمایت امریکا میتواند به سرعت خیلی مرگبار از کار در بیایند.
کودتای سال ۱۹۶۵ سیا در اندونزی یکی از بزرگترین هولوکاستهای تاریخ بود. به گفته بردلی سیمپسون، استاد تاریخ در دانشگاه پرینستون «دولتهای امریکا و انگلیس از هرچه در توان داشتند استفاده کردند تا ارتش اندونزی کشتار گسترده» میلیونها نفر را بعد از کودتا علیه سوکارنو رقم بزند. بسیاری از قربانیان پیش از آنکه کشته شوند، شکنجه شدند. زمانی که این اتفاقات در حال رخ دادن بود، باراک اوبامای ۵ ساله همراه با لولو سوئترو، پدرخوانده خود در اندونزی زندگی میکرد. سوئترو برای قاتلان امریکایی کار میکرد.
درست است: پدرخوانده اوباما یک مرتکب هولوکاست بود.
در سال ۱۹۷۱، بعد از کودتای سیا در شیلی، پینوشه، دست نشانده امریکا ۳ هزار نفر را کشت و ۳۰ هزار نفر را شکنجه کرد. این اقدامات با حمایت کامل حامیان امریکایی پینوشه صورت گرفت.
ناآرامی و کشتار در سوریه نیز اقدامی دیگر از سوی امریکا برای کودتا در یک کشور خارجی قلمداد میشود.
امروز، تروریستهای امریکایی به ایجاد هرج و مرج دهشتناک در کشورها بیش از گماشتن دولتهای دست نشانده علاقه دارند. کودتای سیا و ناتو علیه قذافی کشور لیبی را ویران کرده است. تروریسم پرچم دروغین در عراق در حال تجزیه آن کشور است. هجمه مورد حمایت غرب برای سرنگونی اسد هزاران نفر را در سوریه به کشتن داده است. همچنین تلاش برای کودتا در ونزوئلا نیز در حال بیثبات ساختن این کشور است.
به طور خلاصه، نظم نوین جهانی - گروهی مرموز متشکل از اولیگارشهای نظام بانکداری جهان که به دنبال بر پا ساختن یک دیکتاتوری سراسری هستند - در تلاش است هر رهبری را که در برابر آنها مقاومت میکند، سرنگون سازد. پوتین، رئیس جمهور روسیه در حال مقاومت است. به همین دلیل است که ماشین تبلیغاتی غرب روی وی انواع و اقسام نامها را میگذارد.
شایان ذکر است که روسیه و ایران - دو کشور موفق در زمینه مقاومت در برابر نظم نوین جهانی - به نام خدا و ارزشهای مذهبی این مقاومت را انجام میدهند.
مایکل جونز، اندیشمند کاتولیک میگوید انقلاب اسلامی ایران نقطه آغازین مقاومت جهانی در برابر نابودی ارزشهای سنتی توسط سکولاریسم بود. همانند به ریاست جمهوری رسیدن رونالد ریگان در ۱۹۸۰ ( که ناشی از انزجار امریکاییها از به اصطلاح انقلاب جنسی بود) و ظهور جنبش همبستگی لهستان ( که مخالف بیخدایی کمونیسم بود)، تشکیل جمهوری اسلامی ایران نیز یک تحول تاریخی بود که حکایت از پایان موج سکولاریسم و خداناباوری نظامی در قرن بیستم و احیا مذهب داشت.
پوتین به دلیل حمایت از ارزشهای مذهبی از محبوبیتی گسترده در روسیه برخوردار است. وی دسامبر گذشته در سخنرانی سالانه خود گفت: «بسیاری از کشورهای غربی از ریشههای خود از جمله ارزشهای مسیحیت فاصله گرفتهاند... سیاستهایی دنبال میشود که یک خانواده چند فرزندی و همجنس گرایی را و همچنین ایمان به خدا و شیطان پرستی را از در یک سطح قرار میدهند.»
اشاره پوتین به شیطان پرستی، طعنهای آشکار به سردمداران نظم نوین جهانی است که شیطان پرستانی پنهانی هستند. هر کسی در این خصوص تردید دارد باید در یک موتور جستجوی اینترنتی نام «مایکل آکوئینو» را جستجو کند. آکوئینو که به شیطان پرست بودن خود اذعان کرده و همچنین متهم به کودک آزاری گسترده نیز بود، به دلیل جنایات خود علیه کودکان تشویق شد و به سمت فرمانده جنگ روانی ارتش امریکا منصوب گشت.
نیروهای ضربت جنگ نظم نوین جهانی علیه مذهب و سنت (و البته روسیه و ایران) نو محافظه کاران هستند. مایکل لدین، تررویست عملیات گلادیو میگوید: «ویرانگری خلاقانه هم در جامعه ما و هر در خارج از آن ویژگی اصلی ما محسوب میشود. ما هر روز نظم قدیمی را از تجارت گرفته تا دانش، ادبیات، هنر، معماری، سینما، سیاست و حقوق بر میچینیم. دشمنان ما از این گردباد انرژی و خلاقیت که سنتهای آنها را (هر چه که باشد) به چالش میکشد نفرت دارند... ما برای پیش بردن ماموریت تاریخی خود باید این سنتها را نابود کنیم.»
پوتین در سوریه و اوکراین در مقابل «نابودگری خلاقانه» نظم نوین جهانی ایستاده است. وی بخشی از ائتلاف رو به رشد مخالفین نظم نوین جهانی است - این ائتلاف صرفا شامل سنت گرایان مذهبی نمیشود بلکه نیروهای ترقی خواه ضد جهانی سازی از جمله هوگو چاوز نیز در این ائتلاف میگنجند.
ما شاهد مبارزهای حماسی بین دو طیفی هستیم که یک طرف آن حامی ارزشهای سنتی مانند عدالت و نجابت است و طرف دیگر آن به شدت به دنبال نابودی همه این ارزشهاست.
- مترجم: احسان فتاحی